اولین شب که بدو حضور من در شهر بود شام توی رستوران برادران رامسر سرو می شد. منوی انتخاب را جلوی من گذاشتن و گفتن که بدون محدودیت انتخاب کن. از آنجا که به تازگی از برخی دوستان آوازه کباب ترش به گوشم رسیده بود طی مشورتی با شکم مبارک تردید را کنار گذاشته و این غذای خوشمزه شمالی را به حضور پذیرفتم.
تجربه اولین لقمه بسیار غریب بود چون اولین بار بود که یک ترش مزگی تازه تجربه می کردم به طوری که دقیقا با سلیقه من کاملا جور بود و الحق باید بگویم که "مزه ش سر جاش" بود. یک ترشی دلپذیر که با ته طعمی آشنا از گردو و جعفری همراه بود ولی بازهم خوشمزگی منحصربفردش این سوال را تقویت می کرد که "واقعا چه موادی طعم متفاوت این غذا را سبب شده؟" ولی تازه اول کار بود وقتی روی روال خوردن افتادم این نکته هم خیلی جالب بود که بین این همه کبابی که در طی 27 سالی که از خدا عمر گرفتم، تجربه کرده بودم اولین کبابی بود که شکم پرکن نبود یعنی باعث شود که احساس سنگینی کنم، این درست برخلاف تصور اولیه من با مشاهده دیس غذا بود زیرا حجم عظیمی به نظر می رسید که تمام کردنش از عهده من خارج است در حالی که بعد از اتمام محتویات دیس حتی توانستم 1 لقمه هم به دوستانم کمک کنم (یک وقت تصور نشود که بنده جارو برقی میز شدم! فقط 1 لقمه جوجه بود!). گوشت کاملا لذیذ و برش آن با قاشق و چنگال بسیار راحت بود و جویده شدنش از آن راحت تر و این همان انتظاریست که همیشه از یک غذای خوب باید داشت، بنابراین بین کباب ها من از 10 نمره 10 می دهم.
گوشت راسته گوسند یا گوساله : 350گرم
گردو پودر شده: 50 گرم
رب انار: سفت بود 1قاشق غذاخوری، آبکی بود 2 قاشق غذاخوری
نمک: به مقدار دلخواه
پیاز: 1عدد
چوچاق و جعفری کاملا ریزریز شده: 2 قاشق غذاخوری سرخالی
بروید و حالش را ببرید.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر